نازنين فاطمهنازنين فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

نازدونه ی من

مامان و ني ني مريض

سلام تقريبا يه هفته اي هست که ني ني مريض شده از دوشنبه هفته قبل تب داشت تا پنج شنبه. دکتر گفت به خاطر دندونشه. دوتا دندون نيش بالا هنوز که هنوز ه درنيومدن واقعا چه سخته خدا همه ني ني ها رو واسه مامانها نگهداره همشون تن سالم داشته باشن ياد مامانهايي مي افتادم که توي بيمارستان موقع مصاحبه ميگن که تنها آرزوشون سلامتي بچه شونه خدا به همه مريضها شفا بده آمين شب بيداريها و پاشويه کردنها باعث شد سرما بخورم البته يه احتمال ديگه هم اينه که توي مطب دکتر سرايت کرده باشه اينطوريه که از شنبه سرماخوردگي رسما روي خودشو نشون داده چند سالي مي شد که اينطوري سرما نخورده بودم.. اين ششمين سرماخوردگي دخملي از موقع تولدشه ني ني ديگه بزرگ...
30 دی 1392

پاييز و زمستان گرم

سلام دختر نازم مهربونم مادرت متولد تابستونه و عاشق روزهاي آفتابي بود بله بود چون مي بينم که عاشق پاييز و زمستان شدم به خاطر خاطره روزههاي بارداري و بعدش تولد نازنينم ني ني خوسکل چند وقيه مي خواد تاتي کنه چند قدم با عجله برميداره و مي افته از هر چيزي براي بازي و خنده استفاده مي کنه ناز ناز همش مي خنده قاشق و مي برم سمتش مي گم ماست.. ميخنده ماست ... ميخنده من عاشق توام عاشق فصلي که تو به دنيا اومدي عاشق لحظه هاي باتوبودن نازنازم در سي و هفت روزگي   ...
17 دی 1392

دختر خوش خنده من

سلام سلام عزيزم چند وقتيه نتونستم بيام و بنويسم که روز به روز بزرگتر مي شي و من عاشق تر نازنين فاطمه امسال شب يلدا با ما خوش گذروند و تا تونست هندونه خورد منم مانعش نشدم اولش سر سارافون پوشيدن گريه کرد و منم حتي نتونستم يه عکس از اون لباسش بندازم و مجبور شدم سريع عوضش کنم بعدش مشغول خوردن شد که فقط عاشق ميوه است دونه هاي انار و چند تا چندتا برميداره با اون انگشتهاي نازش قربونش بشم من يکشنبه 1 دي براي اولين بار يه چند قدمي برداشت و بغل بغل راه رفت و عزيزم سر صبحونه خواست به مامانش کمک کنه براي اولين بار ظرف ماست رو برداشت و داد به من که جمع مي کردم نازنينم يعني سما بزرگ شدي و داري به مامان کمک مي کني خدااااااااااايا چه لذتي داره د...
5 دی 1392
1